
گاهی می شنویم که برخی می گویند : نماز حق الله است، اگر نخوانیم خداوند می بخشد. حق خودش است. حق مردم نیست که راهی بجز رضایت گرفتن، نداشته باشد.
یا برخی دیگر می گویند: ما حق مردم رو نمی خوریم و ظلم نمی کنیم، ولی نماز هم نمی خوانیم و از این جور دلیل آوری ها برای ترک نماز.
پاسخ در ادامه واره…. پایین عکس
در پاسخ به این شبهات دو نکته مهم را عرض میکنم:
- نماز طبق برخی از روایات اصل و اساس و نشان عبودیت است. یعنی بعد از ایمان به خدا و رسول و امام، لازم است این ایمان که اعتقاد قلبی ست، در عمل نشان داده شود. به همین خاطر در آیات مکرر قرآن، ایمان به همراه عمل صالح، کلید نجات و رستگاری شمرده شده است.(مریم/۹۶، بینه/۷، عنکبوت/۵۸ و ایات دیگری که هست)
به دو روایت در این مقام اکتفا می کنم: کلام نورانی رسول رحمت (ص) که مى فرمایند:
الصلاه عمود الدِّین ، فَان قُبِلَت قُبِلَ ما سواها و ان رُدَّت رُدَّ ما سواها. (نماز ستون دین است که اگر مقبول درگاه الهى قرار گیرد، سایر اعمال انسان نیز پذیرفته است ؛ و اگر مقبول واقع نشود، اعمال دیگر مردود است. ) امالی صدوق ص۶۴۱٫
و روایتی دیگر از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: (اوَّلُ ما یُحاسِبُ به العبدُ الصَّلاهُ فان قُبِلَت قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ و اذا رُدَّت رُدَّ علیه سائر عَمَلِهِ ) وسائل الشیعه .ج ۴ حدیث۴۴۴۲
(اولین چیزى که در صحنه قیامت مورد سوال و محاسبه قرار مى گیرد، نماز است. اگر این عمل مقبول واقع شد، بقیه اعمال پذیرفته است؛ در غیر اینصورت سایر اعمال هم قابل پذیرش نیست.)
- اگر نماز به همین سادگی قابل ترک کردن بود، چرا قضای نماز پدر و طبق نظر برخی مراجع، مادر بر فرزند بزرگ واجب است؟ و خداوند حقش را نبخشیده است؟ چرا در هیچ صورتی قابل ترک کردن نیست و حتی در حالت بسیار سخت مثل غرق شدن در دریا نیز کیفیت خواندنش را فرموده اند ؟ و چرا اینهمه روایت درباره اش از معصومین (علیهم السلام) صادر شده است؟